распылять (I) > распылить (II)

فعل

............................................................

1. powder

(vt. & vi. & n.) پودر، پودر صورت، گرد، باروت، دینامیت، پودر زدن به، گرد زدن به، گرد مالیدن به صورت گرد درآوردن

............................................................

2. pulverize

(vt.) سائیدن، نرم کردن، پودر کردن، نرم کوبیدن

............................................................

3. spray

(v.) شاخه کوچک، ترکه، افشانک، افشانه، ریزش، ترشح، قطرات ریز باران که باد آن را باطراف می زند، افشان، چیز پاشیدنی، سم پاشی، دواپاشی، تلمبه سم پاش، گردپاش، آب پاش، سمپاشی کردن، پاشیدن، افشاندن، زدن (دارو و غیره)

............................................................

4. atomize

(vt.) (مایعات) تبدیل به پودر کردن، مرکب از اتم یا ذرات ریز کردن

............................................................

5. disperse

(vt.) پراکنده کردن، متفرق کردن، متفرق ساختن

............................................................

6. scatter

(vt. & vi.) پراکنده کردن، پراکنده شدن، متفرق کردن، پراکندن، پخش کردن، ازهم جدا کردن، پراکنده و پریشان کردن، افشاندن